soroshgod.kkowsarblog.ir

  • خانه 

بچه گربه ای که از در وارد خانه میشد نه دیوار!!!

11 آبان 1400 توسط Sepide mfl

​خاطره‌ای آموزنده از عطوفت علامه حسن‌زاده آملی ???
شبی از شب‌های بارانی زمستان سال 1373 همراه چهار نفر از دوستان (استاندار وقت مازندران، شهردار وقت آمل و یکی از مسئولان تیپ امام جعفر صادق علیه السلام) به دیدار علامه حسن‌زاده آملی رفتیم، ساعت حدوداً 7 غروب بود.

زنگ درب خانه علامه را زدیم. بعد از لحظاتی لامپ سردر منزل روشن است و این یعنی تا لحظاتی دیگر چهره نورانی علامه را زیارت خواهیم کرد اما به‌محض روشن شدن لامپ، بچه‌گربه‌ای که در کوچه بود با سرعت خود را به درب منزل رساند و روی پله داخل کوچه و پشت به ما و رو به درب منزل ایستاد!

من هم از خوف اینکه مبادا پس از باز شدن درب منزل توسط علامه، این گربه برای حضرت ایشان مزاحمتی ایجاد کند یا وارد خانه شود، سعی کردم با لطایف‌الحیلی آن را چند متری از درب منزل علامه دور کنم. همین که صدای باز شدن درب آمد با سرعت خودم را جلوی منزل رساندم اما گربه سریع‌تر از من به درب منزل رسید!

روی پله ایستاد و نگاهی به علامه انداخت و علامه حسن‌زاده هم خیلی طبیعی، پاهای خود را باز کرد و این گربه از وسط پای ایشان وارد منزل شد!

بعد از لحظاتی گفت‌وگو با علامه، ایشان اذن ورود به منزل را دادند. همین که وارد راهروی خانه شدیم، دیدیم که بچه‌گربه در وسط هال نشسته است! گویا منتظر ما بود که جایگاه خودش را نزد علامه به رخ ما بکشد! یکی از دوستان خم شد و بچه‌گربه را به دست گرفت که داخل کوچه بیندازد اما علامه حسن‌زاده بلافاصله فرمودند:

آقا، با این بچه‌گربه چه‌کار دارید؟ چه مزاحمتی برای شما ایجاد کرده است؟ این را زمین بگذارید، با شما کاری ندارد، این توقع دارد، بی‌توقع که اینجا نمی‌آید".

علامه ما را به اتاقی راهنمایی کرد و خودشان به آشپزخانه رفتند و حدوداً 10 دقیقه بعد با مقداری میوه و چند فنجان چای برگشتند، مشغول صحبت و گفت‌وگو شدند و لحظاتی بعد آن بچه‌گربه هم به اتاق آمد و چندین بار به‌سبک ورزشکاران پرش طول، از چپ و راست از روی میوه‌ها و سینی چای پرید و در گوشه اتاق هم چند پشتک‌وارو و یک تکبر و غروری از اتاق بیرون رفت! یکی از دوستان آرام گفت “این گربه داره به ما می‌گوید «زکی! شما می‌خواستید به من اجازه ندهید که به منزل علامه بیایم! حالا کی نزد ایشان عزیزتره»".

بعد از آنکه از محضر علامه خداحافظی کردیم؛ همین که درب داخل کوچه را باز کردیم، بچه‌گربه زودتر از ما خارج شد! علامه حسن‌زاده فرمودند: “دیدید آقا! گفتم که این گربه برای کسی آزاری ندارد! او که بی‌توقع اینجا نمی‌آید! نیاز به تغذیه داشت، نیازش را تأمین کردم و الآن بدون هیچ آزاری خودش رفت!".

??????????????????

 نظر دهید »

هم مرگ برجهان شما نیز بگذرد

11 آبان 1400 توسط Sepide mfl

​مولانا سِیفُ‌الدّین ابوالمَحامِد محمّد فَرغانی از شعرا و مشایخ قرن هفتم و هشتم هجری بود، وی اصلاً از فرغانه‌ی ماوراءالنهر بود که در دورهٔ سلطهٔ ایلخانان و مغولان در آسیای صغیر می‌زیست. وی در حالی که نزدیک به هشتاد سال داشت در سال ۷۴۹ هجری و در یکی از خانقاه‌های آقسرا وفات یافت.

غزل‌های سیف که شاید بیشتر متمایل به آن‌هاست، عادتاً وقف بر موعظه‌ها و انتقادهای اجتماعی و بیان حقیقت‌های عرفانی‌است و به شاعران دیگر نیز سفارش می‌کنند که از مدیحه‌گویی پرهیز کنند و قناعت پیشه کنند یا طبع خود را به غزل‌گویی و ستایش معشوق یا وعظ وپندو اندرز بگمارد.

??????????

هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد

هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب

بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان

بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام

بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز

این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان بجهان در بقا نکرد

بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت

این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست

گرد سم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت

هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت

ناچار کاروان شما نیز بگذرد
ای مفتخر بطالع مسعود خویشتن

تأثیر اختران شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان بشما ناکسان رسید

نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دو روز بود از آن دگر کسان

بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم

تا سختی کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دگران بود مدتی

این (گل) ز گلستان شما نیز بگذرد
آبیست ایستاده درین خانه مال و جاه

این آب ناروان شما نیز بگذرد
ای تورمه سپرده بچوپان گرگ طبع

این گرگی شبان شما نیز بگذرد
پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست

هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
ای دوستان خوهم (که) بنیکی دعای سیف

یک روز بر زبان شما نیز بگذرد

                                                          سیف فرغانی

 نظر دهید »

《الهی نامه》علامه حسن زاده آملی

11 آبان 1400 توسط Sepide mfl

«الهی‌نامه» علامه حسن‌زاده آملی چاپ جدید خورد.

کتاب «الهی نامه علامه حسن‌زاده آملی» به همت مؤسسه بوستان کتاب به چاپ پنجاهم رسید.

 در آستانه چهلمین روز ارتحال علامه حسن حسن زاده آملی، کتاب الهی نامه این عالم ربانی در ۶۰ صفحه به همت مؤسسه بوستان کتاب برای پنجاهمین بار به چاپ رسید. 

استاد آیت الله حسن زاده آملی در این اثر ـ که یادآور سخنان و سوزهای خواجه عبدالله انصاری است ـ از لطیف‌ترین احساس‌های خویش ـ و به تعبیری تجربه‌های درونی ـ در قالب الفاظی متین، استوار، و نغز و جاندار، سخن می‌گوید و خوانندگان را به دنیا پاک عارفانه و سیر و سلوک خالصانه خویش می‌برد و جرعه‌های زلال معنویت را به کامشان می‌چشاند. 

این الهی نامه مشتمل بر ۵۸۱ فراز است که هر فراز با کلمه «الهی» آغاز شده است. برشی از اثر:

الهی، دست با ادب دراز است و پای بی ادب؛ «یا باسطَ الیَدَینِ بالرَحمه، خُذ بِیَدی!»

الهی، کسانی دعوی بندگی کرده اند و دم از ترک دنیا زده اند، تا دنیا بدیشان روی آورد، جز وی همه را پشت پا زده اند. این بنده در معرض امتحان در نیامده شرمسار است، به حق خودت «ثَبِّت قلبی علی دینک!»

الهی، ناتوانم و در راهه و گردنه‌های سخت در پیش است و رهزن‌های بسیار در کمین و بارگران بر دوش. یا‌هادی، «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ‏ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ».

علامه حسن زاده آملی(ره) آثار متعددی دارد که این مؤسسه تاکنون آثار زیر را به صورت مجموعه آثار منتشر کرده است که عبارتند از: الهی نامه، کلمه علیا، الحجج البالغه، اضبط المقال، دروس معرفه الوقت والقبله، النور المتجلی فی الظهور الظلّی، خیرالاثر در رد جبر و قدر، هزار و یک کلمه(تاکنون ۶ جلد)، مجموعه مقالات، دروس هیئت (۲ جلد) و تحقیق کتاب‌های: نفس شفا، الهیات شفا، شرح فصوص الحکم خوارزمی، شرح فصوص الحکم قیصری، شرح اشارات، خلاصه تفسیر منهج الصادقین و اتحاد عاقل به معقول. 

علاقه مندان با خرید اینترنتی این کتاب از طریق نشانی اینترنتی مؤسسه بوستان کتاب به نشانی www.bustaneketab.com می‌توانند از تخفیف ۲۰ درصدی اثر مذکور بهره مند شوند

 نظر دهید »

قصه های خودمونی

27 مهر 1400 توسط Sepide mfl

​به نام خداوند قصه های قشنگ 

روزگاری سخت 

از آن روزهای سرد زمستانی بود که دوست داشتم زیر پتو بمانم وهرگز به مدرسه نروم،اما پدرم مثل هرروز در راباز گذاشته بود و تمام خانه را سرما پر کرده بود ومن که حالا در اتاق قدم می‌زدم تا آماده برای رفتن به مدرسه شوم مثل بید میلرزیدم.

بالاخره صبحانه خوردم وراهی مدرسه شدم.مدرسه ی ما در کنار رودخانه و کوچه  بن بست بود و قبل مدرسه بازار شهر بود و مغازه های مختلف …هرروز ازکنار کلی مغازه رنگ و وارنگ و دست فروشهای  متعدد رد میشدم تا به مدرسه برسم و مدرسه انگار بهترین نقطه دنیا بود…آنجا ساعتی استراحت می کردم و بعداز درس و بازی و  …دوباره به خانه برمی گشتم آنجا رادوست داشتم با تمام کارهایش آنجا امن ترین جای دنیا بود.مادر مدتها بود که بیماری قلبی داشت و من کوچکترین عضو خانواده با کمک بقیه پسرها کارهای خانه را با نظم وترتیب انجام می دادیم انگار یک قانون نانوشته بود اما همه به جبران بیماری مادر در خانه کار میکردند و حتی بعضی کارها نوبتی و پشت هم انجام می شد اما خوب بعضی وقتها از آدم انتظار داشتند کار به درستی مادر انجام شود واین بعید بود …من هنوز دوران کودکی را پشت سر نگذاشته بودم تا جانشینی برای مادرباشم…روزگار می گذشت و من نمیدانستم قرار است چگونه یاد بگیرم که باید بازندگی  جنگید…..ادامه دارد
(نویسنده:سیده صدیقه میرفرجود لنگرودی)

 نظر دهید »

آغاز امامت مبارک

24 مهر 1400 توسط Sepide mfl

​سالروز آغاز امامت حضرت ولی عصر(عج) در حقیقت امتداد غدیر، بلکه خود غدیری دیگر است. باید در چنین روزی با امام زمان(عج) بر اساس مفاد روایات و دعاها به‌ویژه دعای «عهد» پیمانی دوباره بست. معرفت، محبت، ولایت و اطاعت برخی از اصول این پیمان نسبت به حضرت صاحب‌الزمان(عج) است.

غربت و مظلومیت، رشته‌ای است پیوسته، از غدیر تا کربلا و از کربلا تا غیبت. آنها که آرزو داشتند در سال دهم هجری، در سایه‌سار تک درخت وادی جحفه باشند تا با صاحب غدیر بیعت کنند، امروز باید با حجت معبود، مهدی موعود بیعت کنند و هر چه در توان دارند، از یاری امام زمان خود دریغ ندارند.چنان که امام علی(ع) می‌فرماید: «خوشا به حال کسی که زمان او (حضرت مهدی علیه السلام) را درک کند، به دوره او بپیوندد و دوره او را شاهد باشد».

ایشان در جایی دیگر می‌فرماید: «هیچ مرده‌ای باقی نمی‌ماند، مگر اینکه شادی ظهور مهدی علیه السلام در قبرش به او می‌رسد و آنها در قبرهایشان با هم دیدار می‌کنند و یکدیگر را به قیام قائم علیه السلام بشارت می‌دهند».

نهم ربیع‌الاول مصادف است با آغاز امامت حضرت مهدی(عج) امام بزرگ و امید مستضعفان جهان، او خواهد آمد و جهان را از عدل و داد پر خواهد کرد همان‏گونه که از ظلم و جور، پر شده است.

ولایت امام‌زمان(عج) به‌عنوان سرپرستی و حاکمیت وی بر افراد جامعه هست و این ولایت رکن و اساس دین است؛ هم‌چنین کلید گشایشگر و راهنمای انسان مسلمان در همه ابعاد دین است.

نهم ربیع الاول مبارک???????????

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 20
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

soroshgod.kkowsarblog.ir

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس